آنچه که همگان بدان اذعان دارند این است که جهان در حال گذار از عصر صنعت و تولید محوری بهسوی عصر اطلاعات و دانایی و دانش محوری است و براین اساس نیروی انسانی کارآمد در جامعه آینده، نیرویی است که از عهده تولید دانش و تبدیل آن به نوآوری برآید.
در جهان بهشدت متحول و رقابتی امروز، فناوریهای نرم و مزیتهای معنوی و فرهنگی بهتدریج جایگزین فناوریهای سخت و مزیتهای تکنولوژیک شده و فرایندها نیز بهجای ساختارها مورد اقبال قرار گرفتهاند. در همین راستا گفته میشود سازمانها و بنگاههایی که خواهان تحولات بنیادین هستند باید آیندهنگاری را محور برنامههای خود قرار داده و بهجای ساختارها بر فرایندها متمرکز شوند.
آیندهنگاری (Foresight)، مفهوم گستردهای است که ویژگیهای موج سوم مدیریت (تغییر برای انطباق با محیط آینده) در آن معنا مییابد؛ بهطوری که در آیندهنگاری جوامع و سازمانها با تعامل و هماندیشی و بهدور از هرگونه بخشینگری به استقبال دگرگونیهای آینده میروند و میکوشند خود را نهتنها با محیط فعلی، بلکه با محیط آینده سازگار و هماهنگ سازند.
تمامی بنگاههای معتبر دنیا وکشورهای درحال توسعه به درستی از مفهوم آینده نگاری وآینده پژوهی استفاده می کنند و تقریباً سرلوحه برنامه ریزی و ترسیم تمامی فعالیتهای آنان می باشد،آنچه که به اشتباه در جامعه ما تصویر شده است مفهوم آینده نگاری می باشد ، هرنوع برنامه ریزی بلندمدت لزوماً آینده نگاری محسوب نمی شود ،درآینده نگاری به استقبال دگرگونیهای آینده می رویم، و از لحاظ مفهومی حتی با آرمان گرائی نیز متفاوت است زیرا آرمان گرائی روی عنصر "مطلوبیت " تاکید دارد وآینده نگاری علاوه بر عنصرفوق برعنصر "امکان سنجی " نیز تاکید دارد و تا زمانی در کنارتمامی مسائل و موارد موجود نگاه خود را از حالت صرفاً " مد" به "رسالت" تغییر ندهیم ، ترقی خاصی اتفاق نمی افتد.....
درسالهای پیش با صرف اعتباری تقریباً هنگفت ، سند توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات دربسیاری از استانها تنظیم شده است ، آنچه که اهمیت دارد نوشتن سند توسعه IT از مفاهیم رسالتی و اجرائی بدور بوده است !. آنچه که به برداشت شخصی اتفاق افتاده این است که فرایند آینده نگاری برای تنظیم سند چشم انداز به هیچ وجه انجام نشده است. ماهیت این سند، بیشتر آرمانی است و سعی دارد با ترسیم آرمانهای مطلوب، مسیر را تسهیل کند. به همین علت می تواند تنها می تواند در فرایندهای آینده نگاری مورداستفاده قرار گیرد.حال سوال مهم این که وظیفه آینده نگاری این سند با کدام بخش یا سازمان می باشد ؟ و چگونه می توان از مستندات این سند استفاده نمود ؟ اگردرکنار این مسائل آیندهنگاری را به مفهوم بهاستقبال آیندهرفتن بهصورت جمعی بدانیم، درفضائی که سازمانهای ما به یکدیگر پیوسته نمی باشند، صحبت از آیندهنگاری بیمعنا خواهد بود.....
بنابراین خیلی ساده می توان استدلال عدم رسالت صحیح در تدوین سند را اثبات نمود ، زیرا حداقل پیش نیازهای لازم مورد تاکید و اجرا حتی در سند هم نشده است...
واما......
ریزحسگرهایی در ابعاد گرد و غبار به جمع آوری و ارسال اطلاعات می پردازند
در طول شب، هواپیمای نظامی با عبور از فراز منطقه جنگی، "گرد" نرمی را در سراسر منطقه پخش می کند. صبح فردا به محض کوچکترین جابجایی نیروهای دشمن، این "گرد و غبار"، فعال شده و شروع به ارسال سیگنال های اطلاعاتی می کنند.
... "ذرات" ریزی که بر روی ناخن انگشتان مرد چسبانده شده اند، با محاسبه جهت، سرعت و شتاب حرکت انگشتان، به عنوان یک صفحه کلید بی سیم عمل کرده و اطلاعات نوشتاری و گرافیکی را به ریزپردازنده موجود در ساعت مچی او می فرستند.
... "پودر" بسیار نرم موجود در سرنگ، به بازوی زن تزریق می شود. ظرف کمتر از یک شبانه روز، "پودر" سیگنال هایی را به گیرنده خارجی ارسال کرده و نشان می دهد که زن تا ۱۰ سال دیگر به سرطان سینه مبتلا خواهد شد. اما خوشبختانه به دلیل تشخیص بسیار زود هنگام، می توان بیماری را سالها قبل از بروز، درمان کرد.
اینها صحنه هایی از فیلم های علمی- تخیلی هالیوودی نیستند. لااقل از این پس دیگر تخیلی نیستند؛ بلکه تنها نمونه هایی از کاربردهای بیشمار "غبار هوشمند" یا Smart Dust هستند!